عربی زبان اصلی مردم الجزایر است ولی زبان فرانسه هم در الجزایر در میان برخی از مردم رواج دارد. با این اوصاف وضعیت استراتژیک این کشور در شمال آفریقا و خطوط ساحلی دریای مدیترانه مهم است و از لحاظ ذخایر گاز چهارمین کشور جهان محسوب میشود. درواقع الجزایر در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19میلادی بهطور نسبی تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی قرار داشت ولی در قرن 19 با تضعیف امپراتوری عثمانی تحت استعمار فرانسه قرار گرفت و بهرغم مقاومت گروهی از مردم و رهبران مسلمان آنها علیه استعمارگران این حکومت تا سال 1962 و پس از سالها مبارزه و حدود یک میلیون کشته، موفق به کسب استقلال از فرانسه شدند. الجزایر بخشی از مغرب عربی، جهان عرب و آفریقا بود و از بدو استقلال ازجمله از برجستهترین اعضای غیرمتعهدهاست.
بعد از استقلال الجزایر از فرانسه در سال 1341 شمسی دولت ایران استقلال این کشور را به رسمیت شناخت و هیأتی برای شرکت در جشن استقلال آن کشور به الجزیره فرستاد و سپس در مهر ماه 1343 اقدام به تاسیس نمایندگی و اعزام سفیر به این کشور کرد و گام اول برای برقراری روابط دیپلماتیک میان 2 کشور از طرف ایران برداشته شد، الجزایر نیز در سال 1345 سفیر اکردیته راهی تهران کرد و در نهایت در سال 1353 سفارت الجزایر در تهران تاسیس شد.
در این بین در کنار آغاز روابط سیاسی، همکاریهای فنی و اقتصادی، ازجمله در تعیین سیاستهای نفتی در اوپک برای قیمتگذاری نفت و یا کاهش یا افزایش سهمیه تولیدی نفت کشورها و همکاریهای فنی و علمی در زمینه صنایع نفتی بین دوطرف بهوجود آمد و موافقتنامههایی در این زمینه بین 2 کشور امضا شد. گذشته از این در روابط 2 کشور قبل از انقلاب اسلامی ایران 2 مسئله مهم وجود داشت. یکی مسئله حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه و دخالت الجزایر در آن است که در این مورد دولت وقت الجزایر نارضایتی خود را از حاکمیت کامل ایران بر جزایر سهگانه ایرانی خلیجفارس اعلام کرده و باعث سردی روابط 2 کشور شد. بعد از این در سال 1352 بهدنبال حملات الجزایر در کنفرانس غیرمتعهدها علیه ایران، تهران نیز دیپلماتهای خود را از الجزیره فراخواند و روابط 2 کشور رو به سردی گرایید؛ علاوه بر این، نقش منفی در قبل از انقلاب الجزایر کمک مهمی نیز به ایران کرد و در سال1353 با کمک موفقیتآمیز مقامات الجزایری پیمان معروف الجزایر بین ایران و عراق بسته شد که نقطه مثبتی در بالابردن روابط 2کشور بهشمار میرود.
روابط 2 کشور بعد از انقلاب اسلامی
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، نهتنها روابط تهران با آن کشور سرد نشد بلکه تضادهای پیشین بین 2 کشور در عرصه سیاست خارجی تا حدودی برطرف شد. در این حال خروج ایران از صف کشورهای بلوک غرب عاملی برای بهبود رابطه با کشورهای فعال در جنبش عدمتعهد مثل الجزایر شد و دیدگاههای مشترک درخصوص مسائل جهانی، بهخصوص مسائل جهان اسلام مثل فلسطین وجود داشت.
در این بین نیز آغاز حکومت «شاذلی بن جدید» رئیسجمهور وقت الجزایر، از مهمترین عوامل در ایجاد روابط مثبتتر بین ایران و الجزایر شد. در مسئله گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا هم ایران پیشنهاد الجزایر برای میانجیگری و حل اختلاف را پذیرفت و دولت الجزایر اقدامات میانجیگرایانه خود را آغاز کرد و موجب انتشار بیانیه الجزایر شد که خود عامل مهم دیگری در گسترش روابط جمهوری اسلامی با این کشور در سالهای بعد از آن شد، بهطوریکه روابط محکم و خوبی بین دوطرف بهوجود آمد و دیدارهای رسمی متعددی بین مقامات 2کشور تا اواخر دهه 60 شمسی صورت گرفت؛ که ازجمله آنها میتوان به توافق 2 کشور در آبان ماه 1364 اشاره کرد که بر مبنای آن ایران در مسئله صحرای غربی از الجزایر حمایت کند و الجزایر هم متعاقبا در جنگ عراق علیه ایران، از ایران حمایت کند.
قطع روابط
در سالهای پایانی دهه 60 بهدلیل مسائل داخلی در الجزایر و متهم شدن ایران به دخالت در امور داخلی الجزایر، سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک و بعد از آن سطح روابط در همه زمینهها بین 2 کشور کاهشیافت و خاموشی روابط آغاز شد. این امر در حالی صورت میگرفت که انتخابات سراسری شهرداری که در سال 1990 در الجزایر برگزار شد و عدمقبول پیروزی اسلامگرایان را درپی داشت، مقامات الجزایر برای توجیه رفتار غیرقانونی خود، ایران را به حمایت غیرقانونی از گروههای اسلامی الجزایر و ارتباط با آنها متهم و بهطور یکجانبه روابط دیپلماتیک را قطع کردند و سطح روابط به کاردار کاهش یافت و در سال 1371 رابطه 2 کشور بهطور کامل قطع شد.
تجدید دوباره روابط
دیدار روسای جمهور ایران و الجزایر در اجلاس هزاره سازمان ملل متحد در سال 1379ش، منجر به از سرگیری روابط دیرینه 2 کشور در سطح بالای دیپلماتیک شد و روابط 2 کشور وارد دورانی جدید شد و همچنین سفرهایی از سوی مقامات 2 کشور به کشورهای یکدیگر انجام گرفت؛ در این بین هرچند روابط سیاسی بین 2کشور بهحالت عادی درآمد اما روابط اقتصادی همچنان کمدامنه دنبال شد.
در 2 سال گذشته، رفتوآمد و رایزنیهای متقابل 2کشور درجهت بررسی راههای توسعه روابط تهران - الجزیره در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منطقهای و بینالمللی شتاب بیشتری به خود گرفت چنانکه میتوان به سفر بوتفلیقه، رئیسجمهوری الجزایر به ایران در سال گذشته اشاره کرد که مقامات 2 کشور علاوه بر تاکید بر اجرای سریع توافقات قبلی، آمادگی خود را برای همکاری در زمینههای ساختمانی، سیمان، صنایع دارویی، قطعات ماشینی و نفت و گاز با توجه به امکانات خود اعلام داشتند.
در یک سال گذشته نیز شتاب و رایزنی بین مقامات سیاسی 2کشور روندی صعودی بهخود گرفته است، بهطوریکه گذشته از سفر محمود احمدینژاد به الجزایر و متکی، وزیر خارجه وقت ایران به الجزایر، احمد بویحیی نخستوزیر الجزایر نیز به ایران سفر کرده است؛ علاوه بر آن نیز اخیرا صالحی، وزیر خارجه ایران نیز به الجزایر سفر کرده که خود بیانگر افزایش دامنه رایزنی و مناسبت دیپلماتیک 2 کشور با یکدیگر در کنار توجه به ارتقای روابط کمحجم اقتصادی است.
علاوه بر این نیز با توجه به مشترکات فرهنگی در سال 1386 نخستین هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با حضور رئیسجمهوری و رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مشارکت هنرمندان ایرانی در الجزایر برگزار شد که متقابلا الجزایر در اردیبهشت 1387 هم نخستین هفته فرهنگی خود را در تهران برگزار کرد.
آنچه مشخص است 2 کشور از پتانسیلهای گوناگونی برای گسترش و ارتقای روابط برخوردارند که میتوان به حضور مشترک ایران و الجزایر در سازمانها و مجامع جهانی مثل گروه 77، سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک و عدمتعهد و سازمان کشورهای صادرکننده گاز اشاره کرد.